پای میکوبید و میرقصید
لیکن من،
به چشم خویش میبینم که میلرزید . .
میبینم که میلرزید و میترسید:
از فریاد ظلمت کوب و بیداد افکن مردم:
که در عمق سکوت این شب پر اضطراب
و ساکت و فانی
خبرها دارد از فردای شورانگیز انسانی
و من، هرچند مثل سایر رزمندگان راه آزادی
کنون خاموش و دربندم!
ولی هرگز به روی چون شما ـ
غارتگران فکر انسانی،
نمیخندم! . . .
کارو
:: بازدید از این مطلب : 482
|
امتیاز مطلب : 144
|
تعداد امتیازدهندگان : 45
|
مجموع امتیاز : 45